درسته كه يه روزي فراموش ميكني و يه روز ديگه فراموش ميشي

ولي اينو بدون فراموش شدگان هرگز فراموش كنندگان را فراموش

نميكنند .

يعني ميشود روزي برسد كه بيايي مرا در آغوش بگيري

بخواهم گله كنم . . . بگويي هييييييييسسس همه كابوس ها

تمام شد ميخواهم امشب تا صبح ديوانه ات كنم؟

خدايا ! هيچ تنهايي رو اونقدر تنها نكن كه به هر بي لياقتي

بگه :     عشقم   . .

خيلي از يخ كردن هاي ما از سرما نيست . . .

لحن بعضي ها زمستونيه . . 

لعنتي هرچه داشتم رو كردم !

اما تو. . . اسير  نشدي  . . . سير شدي. . .!

ديگر نمينويسمت! هركس به چشم هايم نگاه كند

تورا خواهد خواند. . . !

دلم ميخواست زمان را به عقب برميگرداندم. . .

نه براي اينكه آنهايي كه رفتند را بازگردانم.. .

براي آنكه نگذارم آنها بيايند. .

بعضي وقت ها دوست دارم وقتي بغضم ميگيره خدا بياد پايين

اشكامو پاك كنه! دستمو بگيره بگه : آدما اذيتت ميكنن؟!

بيا بريم پيش خودم. . .

خدايا اندكي نفهمي عطا كن تا راحت زندگي كنيم

مرديم از بس فهميديم و به روي خودمون نياورديم!!

سر سوزني اگر مرا ميخواست . .

زمين و زمان را بهم ميدوختم. . .

هيچ انتظاري از كسي ندارم !

و اين نشان دهنده ي قدرت من نيست !

مسئله خستگي از اعتمادهاي شكسته است. . .

هي . .  دلم گرفته از آدمايي كه واقعآ دهنشون بوي گند دوستت دارم

ميده و چشماشون دنبال يكي ديگست . . 

دلم يه آغوش گرم ميخواد با يكم سكوت . . ساعت ها حرف بزنم و گريه

كنمو اون فقط  گوش بده . . اين روزها  خيلي تنهام  كسي ازم سراغي

نميگيره . . نه همدمي نه هم صحبتي . . هركي براي خودش يه كسيو

داره كه بفهمتش اما من . . . چقدر سخته بدوني دارن بهت نامردي

ميكنن اما بروت نياري . . من كه خسته شدم فقط اين وبلاگ لعنتي

برام مونده كه درد دلامو بنويسم . . اي بابا

از فكر (من) بگذر خيالت تخت باشد . .

(من) ميتواند بي (تو) هم خوشبخت باشد . .

اين (من) كه با هر ضربه اي از پا درامد . .

تصميم دارد بعد از اين سر سخت باشد . . . .